loading...
اخلاق در اسلامی
خدادادرضایی بازدید : 124 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (0)
تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول
بي‏شك بحثهاي اخلاقي از زماني كه انسان گام بر روي زمين گذارد آغاز شد، زيرا ما معتقديم كه حضرت آدم عليه السلام پيامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهاي اخلاقي آشنا ساخت‏بلكه خداوند از همان زماني كه او را آفريد و ساكن بهشت‏ساخت مسائل اخلاقي را با اوامر و نواهي‏اش به او آموخت.
 
ساير پيامبران الهي يكي پس از ديگري به تهذيب نفوس و تكميل اخلاق كه خمير مايه سعادت انسانها است پرداختند، تا نوبت ‏به حضرت مسيح عليه السلام رسيد كه بخش عظيمي از دستوراتش را مباحث اخلاقي تشكيل مي‏دهد، و همه پيروان و علاقه‏مندان او، وي را به عنوان معلم بزرگ اخلاق مي‏شناسند.
 
اما بزرگترين معلم اخلاق پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بود كه با شعار «انما بعثت لا تمم مكارم الاخلاق‏» مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است:

 

و انك لعلي خلق عظيم; اخلاق تو بسيار عظيم و شايسته است». (1)

 
در ميان فلاسفه نيز بزرگاني بودند كه به عنوان معلم اخلاق از قديم الايام شمرده مي‏شدند، مانند: افلاطون، ارسطو، سقراط و جمعي ديگر از فلاسفه يونان.
 
به هر حال بعد از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله امامان معصوم عليهم السلام به گواهي روايات اخلاقي گسترده‏اي كه از آنان نقل شده، بزرگترين معلمان اخلاق بودند; و در مكتب آنها مردان برجسته‏اي كه هر كدام از آنها را مي‏توان يكي از معلمان عصر خود شمرد، پرورش يافتند.
 
زندگاني پيشوايان معصوم عليهم السلام و ياران با فضيلت آنان، گواه روشني بر موقعيت اخلاقي و فضائل آنها مي‏باشد.
 
اما اين كه «علم اخلاق‏» از چه زماني در اسلام پيدا شد و مشاهير اين علم چه كساني بودند داستان مفصلي دارد كه در كتاب گرانبهاي «تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام‏» نوشته آيت الله صدر، به گوشه‏اي از آن اشاره شده است.
 
نامبرده اين موضوع را به سه بخش تقسيم مي‏كند:
 
الف - مي‏گويد اولين كسي كه علم اخلاق را تاسيس كرد امير مؤمنان علي عليه السلام بود كه در نامه معروفش (به فرزندش امام مجتبي عليه السلام ) بعد از بازگشت از صفين، اساس و ريشه مسائل اخلاقي را تبيين فرمود; و ملكات فضيلت و صفات رذيلت‏به عاليترين وجهي در آن مورد تحليل قرار گرفته است! (2)
 
اين نامه را (علاوه بر مرحوم سيد رضي در نهج‏البلاغه) گروهي ديگر از علماي شيعه نقل كرده‏اند.
 
بعضي از دانشمندان اهل سنت مانند ابو احمد حسن بن عبدالله عسكري نيز در كتاب الزواجر و المواعظ تمام آن را آورده و مي‏افزايد:
 
«لو كان من الحكمة ما يجب ان يكتب بالذهب لكانت هذه;
 
 اگر از كلمات پندآموز، چيزي باشد كه با آب طلا بايد نوشته شود، همين نامه است»
 
ب - نخستين كسي كه كتابي به عنوان «علم اخلاق‏» نوشت اسماعيل بن مهران ابي نصر سكوني بود كه در قرن دوم مي‏زيست، كتابي به نام صفة المؤمن و الفاجر تاليف كرد (كه نخستين كتاب شناخته شده اخلاقي در اسلام است).
 
ج - نامبرده سپس گروهي از بزرگان اين علم را اسم مي‏برد ( هر چند صاحب كتاب و تاليفي نبوده‏اند، از آن جمله:
 
«سلمان فارسي‏» است كه از علي عليه السلام درباره‏اش نقل شده كه فرمود:
 
«سلمان الفارسي مثل لقمان الحكيم - علم علم الاول و الاخر، بحر لاينزف، و هو منا اهل البيت;
 
 سلمان فارسي همانند لقمان حكيم است - دانش اولين و آخرين را داشت و او درياي بي پاياني بود و او از ما اهل‏بيت است.» (3)
 
2- «ابوذر غفاري‏» است ( كه عمري را در ترويج اخلاق اسلامي گذراند و خود نمونه اتم آن بود. درگيري‏هاي او با خليفه سوم «عثمان‏» و همچنين «معاويه‏» در مسائل اخلاقي معروف است; و سرانجام جان خويش را نيز بر سر اين كار نهاد.
 
3 - «عمار ياسر» است كه سخن اميرمؤمنان علي عليه السلام درباره او و يارانش مقام اخلاقي آنها را روشن مي‏سازد، فرمود:
 
«اين اخواني الذين ركبوا الطريق ومضوا علي الحق، اين عمار...ثم ضرب يده علي لحيته الشريفة الكريمة فاطال البكاء، ثم قال: اوه علي اخواني الذين تلوا القران فاحكموه، وتدبروا الفرض فاقاموه، احيوا السنة واماتوا البدعة; كجا هستند برادران من! همانها كه سواره به راه مي‏افتادند و در راه حق گام بر مي‏داشتند، كجاست عمار ياسر!... سپس دست‏به محاسن شريف خود زد و مدت طولاني گريست، پس از آن فرمود: آه بر برادرانم همانها كه قران را تلاوت مي‏كردند و به كار مي‏بستند، در فرائض دقت مي‏كردند و آن را به پا مي‏داشتند، سنتها را زنده كرده،و بدعتها را ميراندند». (4)
 
4. «نوف بكالي‏» كه بعد از سنه 90 هجري چشم از جهان پوشيد، و داراي مقام والايي در زهد و عبادت و علم اخلاق است.
 
5. «محمد بن ابي‏بكر» كه راه و روش خود را از اميرمؤمنان علي عليه السلام مي‏گرفت و در زهد و عبادت گام در جاي گامهاي او مي‏نهاد، و در روايات به عنوان يكي از شيعيان خاص علي عليه السلام شمرده شده و در اخلاق، نمونه بود.
 
6. «جارود بن منذر» كه از ياران امام چهارم و پنجم و ششم بود و از بزرگان علما است و در علم و عمل و جامعيت مقام والائي دارد.
 
7. «حذيفة بن منصور» كه از ياران امام باقر و امام صادق و امام كاظم: بود و درباره او گفته شده:
 
«او علم را از اين بزرگواران اخذ كرده و نبوغ خود را در مكارم اخلاق و تهذيب نفس نشان داد
 
8. «عثمان بن سعيد عمري‏» كه از وكلاي چهارگانه معروف ولي عصر حضرت مهدي ارواحنافداه مي‏باشد، و از نواده‏هاي عمار ياسر بود، بعضي درباره او گفته‏اند:
 
«ليس له ثان في المعارف والاخلاق والفقه والاحكام; او در معارف و اخلاق و فقه و احكام، دومي نداشت».
و بسياري ديگر از بزرگاني كه ذكر نام همه آنها به درازا مي‏كشد.
 
ضمنا در طول تاريخ اسلام كتابهاي فراواني در علم اخلاق نوشته شده است كه از آن ميان، كتب زير را مي‏توان نام برد:
 
1. در قرن سوم كتاب «المانعات من دخول الجنة‏» را نوشته جعفر بن احمد قمي كه يكي از علماي بزرگ عصر خود بود مي‏توان نام برد.
 
2. در قرن چهارم كتاب «الآداب‏» و كتاب «مكارم الاخلاق‏» را داريم كه نوشته «علي بن احمد كوفي‏» است.
 
3. كتاب «طهارة النفس‏» يا تهذيب الاخلاق و تطهير الاعراق نوشته ابن مسكويه متوفاي قرن پنجم از كتب معروف اين فن است; او كتاب ديگري در علم اخلاق به نام «آداب العرب و الفرس‏» نيز دارد كه شهرتش در حد كتاب بالا نيست.
 
4. كتاب «تنبيه الخاطر و نزهة الناظر» كه به عنوان مجموعه ورام مشهور است‏يكي ديگر از كتب معروف اخلاقي است كه نوشته «ورام بن ابي فوارس‏» يكي از علماي قرن ششم است.
 
5. در قرن هفتم به آثار معروف خواجه نصير طوسي، كتاب اخلاق ناصري و اوصاف الاشراف و آداب المتعلمين برخورد مي‏كنيم كه هر كدام نمونه بارزي از كتب تصنيف شده در اين علم در آن قرن است.
 
6. در قرون ديگر نيز كتابهايي مانند ارشاد ديلمي، مصابيح القلوب سبزواري، مكارم الاخلاق حسن بن امين الدين، والآداب الدينيه امين الدين طبرسي، و محجة البيضاء فيض كاشاني كه اثر بسيار بزرگي در اين علم است، و جامع السعادات و معراج السعاده و كتاب اخلاق شبر و كتابهاي فراوان ديگر. (5)
 
مرحوم علامه تهراني نام دهها كتاب را كه در زمينه علم اخلاق نگاشته شده است در اثر معروف خود «الذريعه‏» بيان نموده است. (6)
 
اين نكته نيز حائز اهميت است كه بسياري از كتب اخلاقي به عنوان كتب سير و سلوك، و بعضي تحت عنوان كتب عرفاني انتشار يافته است، و نيز بعضي از كتابها فصل يا فصول مهمي را به علم اخلاق تخصيص داده بي آن كه منحصر به آن باشد كه نمونه روشن آن كتاب بحار الانوار و اصول كافي است كه بخشهاي زيادي از آن در زمينه مسائل اخلاقي مي‏باشد و از بهترين سرمايه‏ها براي اين علم محسوب مي‏شود
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان بانظردادن به این سایت میشه مارا یاری کنید ممنون میشم نظریادتون نره هااااااااااااا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 139
  • بازدید کلی : 3,623
  • کدهای اختصاصی