loading...
اخلاق در اسلامی
خدادادرضایی بازدید : 59 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحيم

ستايش بى حد سزاوار خداى توانايى است كه در ديده خود روشن تر از همه چيز و واضح تر از وضوح است ، سپاس بيكران او را كه انسانها را نعمت روان و روانها را نيروى خود و نفوس را با لباس فضايل و آرايش كمالات زينت بخشيد، در ميدان عمر به مسابقه دانش و تكامل فرمان داد، پيشروان را پاداش نيكو و بيكران ، و پليدان و زيانكاران را كيفر متناسب به جرمشان قرار داد.

 

 

و درود فراوان به فرستادگانش كه در همه عمر انديشه اى جز ابلاغ رسالت و تكميل نفوس و تطهير روانها و رساندن قافله بشرى به قله كمال انسانى نداشته اند، خاصه به خاتم پيامبرانش محمد بن عبدالله جانشينان گرامى آن حضرت كه رهروان طريقه توحيد و رهبران جامعه توحيدى اند.

نيازى به توضيح نيست كه مهمترين مدرك شيعه درباره مسائل اعتقادى و اخلاقى و عملى ، كتابهاى چهارگانه زير است (الاصول الاربعه للمحمدين الثلاثه ):

1- اصول كافى ، تاءليف محدث عظيم الشاءن محمد بن يعقوب كلينى ؛

2- من لا يحضره الفقيه ، تاءليف ثقة المحدثين محمد بن على بن بابويه القمى ؛

3 و 4 - تهذيب و استبصار، تاءليف محقق عالى قدر محمد بن حسن طوسى ، اگر چه كتابهاى ديگرى نيز موجود است كه مورد استفاده و جزء مدارك علوم مذهبى عالم تشيع است كه محدث جليل القدر محمد بن حر عالمى اغلب آنها را با كتابهاى چهارگانه فوق گرد آورده و كتابى بزرگ به نام ((وسائل الشيعه )) قرار داده است كه فعلا از لحاظ اينكه جامع كتب اربعه و ساير مدارك معتبره است ، يگانه مدرك اصيل و مرجع فقهى دانشمندان تشيع است .

كتاب اصول كافى دو جلد و جلد اول آن مربوط به علم و توحيد و اصول عقايد است ، و جلد دوم به طور غالب مربوط به دستورات اخلاقى و مابقى كتاب كه فروع كافى ناميده مى شود راجع به احكام فرعيه ، پس سه بخش ‍ كتاب از سه موضوع ياد شده ، يعنى عقايد، اخلاق ، و اعمال بحث كرده است .

به طورى كه نقل شده ، مرحوم كلينى اين كتاب را در مدت بيست سال گرد آورده و زحمات فراوانى در راه تاءليف آن متحمل شده است ، ولى احاديث اهل بيت (ع ) را از اشخاص زيادى و از امكنه متعددى فراهم كرده و همه عالم تشيع را در انجام اين امر خطير رهين زحمات ارزنده خود قرار داده است

در اینجا ما به خلاصه اى از جلد دوم اصول كافى پرداخته ایم.

نویسنده کتاب : على مشكينى

آزار مسلمين آزار مسلمين

 

(1) حضرت صادق (ع ) مى فرمود: خداوند فرمود: كسى كه بنده مؤ من مرا بيازارد به من اعلام جنگ داده است .(7)

(2) حضرت صادق (ع ) به نقل از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداى تعالى فرموده است : كسى كه به يكى از دوستان من اهانت كند، به تحقيق خود را براى جنگ با من آماده كرده است .(8)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداى فرموده : آنكه بنده مؤ من مرا خوار كند آشكارا به جنگ با من برخاسته است .(9)

(4) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه مؤ منى را به خاطر ندارى و فقرش ، پست و كوچك شمارد، خداوند روز قيامت او را در برابر خلايق رسوا كند. (و به زشتى شهره سازد).(10)

 

آزردن پدر و مادر

(1) امام صادق (ع ) فرمود: كمترين آزار (به پدر و مادر) گفتن اف (به آنها)ست و اگر خدا چيزى را آسان تر و خوارتر از آن مى دانست از آنها نهى مى فرمود.(11)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: (با پدر و مادر) نيكو رفتار باش و در بهشت جايگزين شو و اگر عاق و جفاكارى ، با آتش دوزخ بساز.(12)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كس به پدر و مادر خود نظر دشمنى كند، در صورتى كه آن دو به او ستم (نيز) كرده باشند، خداوند نمازش را نپذيرد.(13)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: بپرهيزيد از آزردن پدر و مادر، زيرا بوى بهشت از مسافت هزار ساله شنيده شود، ولى عاق والدين آن را نشنود.(14)

احترام به سالخوردگان

(1) امام صادق (ع ) فرمود: احترام گذاشتن به پيرمرد بزرگوار، احترام گذاشتن به خداوند است .(18)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: سه تن هستند كه كسى حق آنها را ناديده نگيرد، مگر منافقى كه به نفاق معروف است آن سه تن عبارتند از: كسى كه مويش را در اسلام سپيد كرده ، و آن كه قرآن را در بر دارد، و پيشواى عادل .(19)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: احترام گذاشتن به مؤ من سفيد موى تجليل خداست .(20).

(4) امام صادق (ع ) فرمود: از ما نيست كسى كه بزرگسال ما را احترام نكند، و به خردسال ما ترحم ننمايد.(21)

بدخويى

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: بدخويى كردار را تباه سازد، چنانچه سركه عسل را تباه كند.(66)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خدا از صاحب خوى بد توبه نخواسته است . عرض شد: چگونه اين چنين است اى رسول خدا؟ فرمود: به جهت اين كه هر گاه از گناهى توبه كند در گناه بزرگترى افتد.(67)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه خوى او بد است ، خود را شكنجه مى دهد.(68)

 

بد زبانى

(1) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر گاه مردى را ديديد كه باكى از آنچه مى گويد و آنچه به او گفته مى شود ندارد، پس به درستى كه يا مولود زناست يا بهره و نصيب شيطان .(69)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال بهشت را بر هر دشنام گوى بى آبرو و كم شرمى - كه باكى از آنچه به او گفته شوند ندارد - حرام كرده است .(70)

(3) از امام باقر(ع ) روايت شده كه فرمود: خداوند، شخص دشنام گوى دشنام جو را دشمن مى دارد.(71)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اگر دشنام به صورتى تجسم يابد، بى ترديد صورت بدى خواهد داشت .(72)

(5) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: از زمره بدترين بندگان خدا كسى است كه براى هرزه و دشنام گويى اش از همنشينى و مجالست با او دورى گزينند.(73)

(6) حضرت صادق (ع ) فرمود: بدزبانى از درشتى و خشونت است و جايگاه درشتى و خشونت آتش است .(74)

(7) و نيز فرمود: دشنام دادن و بدزبانى و هرزه گويى از (نشانه هاى ) نفاق و دورويى است .(75)

 

پشيمانى از گناه

(1) امام باقر(ع ) فرمود: پشيمان بودن براى توبه كردن كافى است .(91)

(2) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: همانا پشيمانى از گناه و بدى ، انسان را به ترك آن وا مى دارد.(92)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: هيچ بنده اى نيست كه گناهى كند و از آن پشيمان گردد، جز اينكه پيش از آنكه طلب آمرزش كند، خدا گناهش را بيامرزد.(93)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: همانا مرد (گاهى ) گناه كند و خدا به وسيله آن ، او را به بهشت برد؛ عرض شد: خداوند به سبب گناه او را به بهشت برد؟ فرمود: آرى هر آينه او گناهى مى كند و پيوسته از آن ترسان و بر خود خشمناك است ، پس خداوند به او ترحم مى كند و او را به بهشت مى برد.(94)

 

پنهان داشتن راز

(1) امام صادق (ع ) فرمود: شما بر آيينى هستيد كه هر كس آن را (از مخالفان و دشمنان ) پوشيده دارد خدا عزيزش كند، و هر كه آن را فاش ‍ سازد، خداوند او را خوار و بى مقدار نمايد.(95)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: به دوش كشيدن و عهده دار شدن امر ما تنها به تصديق و پذيرفتن آن نيست ، از جمله تحمل امر ما پنهان و پوشيده داشتن آن از نااهلش است ، پس به شيعيان ما سلام برسان .(96)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: به خدا سوگند! محبوب ترين اصحابم نزد من كسى است كه پرهيزكارتر و فقيه تر است حديث ما را پوشيده و در پرده ميثاق (الهى ) است (همان پيمانى كه خدا و پيغمبر و ائمه - صلوات الله عليهم - از مردم گرفته اند كه راز ما را از نااهل نهان دارند) پس هر كه آن پرده را عليه ما بدرد، خدا خوار و بى مقدارش سازد.(97)

 

تعصب

(1) امام صادق (ع ) فرمود: كسى كه تعصب ورزد يا برايش تعصب ورزند (در صورتى كه به آن راضى باشد) رشته ايمان را از گردش خويش باز كرده است .(101)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه در دلش به اندازه دانه خردلى عصبيت باشد، خدا او را روز قيامت با اعراب جاهليت مبعوث كند.(102)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه تعصب كند خداوند دستمالى آتشين به سر او بندد.(103)

(4) امام سجاد(ع ) فرمود: عصبيتى كه صاحبش به سبب آن گنهكار است ، اين است كه كسى تبهكاران قوم خود را از نيكان قوم ديگر بهتر داند، ولى اگر كسى قوم خود بدان را دوست داشته باشد، اين عصبيت نيست ، عصبيت آن است كه قوم خويش را بر ظلم و ستم يارى كند.(104)

 

تكبر و برترى جويى

(1) از امام صادق (ع ) سؤ ال شد: كمترين درجه الحاد چيست ؟

فرمود: كمترين درجه آن كبر است .(119)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: عزت روپوش خدا و بزرگ منشى زيرپوش ‍ خداست ، پس هر كس به يكى از آنها دست درازى كند، خداوند در دوزخ سرنگونش كند.(120)

شرح :

روپوش و زيرپوش استعماره است براى اختصاص عزت و بزرگ منشى به خداى تعالى ، چنان كه روپوش و زيرپوش هر كسى مختص به خود اوست .

(3) امام باقر(ع ) فرمود: بزرگ منشى روپوش خداست و متكبر با خدا منازعه مى كند.(121)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه به سنگينى ذره اى تكبر در دل خود داشته باشد، داخل بهشت نشود.(122)

(5) امام باقر و امام صادق (ع ) فرمودند: متكبران (در روز قيامت ) به صورت مور درآيند، و مردم آنها را پايمال كنند تا آن گاه كه خدا از حساب آنها فارغ شود.(123)

(6) امام صادق (ع ) فرمود: هيچ كس لاف بزرگى نزند، جز به سبب ذلتى كه در خود مى بيند.(124)

 

توكل

(1) امام صادق (ع ) فرمود: بى نيازى و عزت (به اين سو و آن سو) در گردشند، پس چون به محل توكل برسند وطن گيرند.(137)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: و هر كه به خدا پناهنده گردد، خداوند او را پناه دهد.(138)

و فرمود: به هر كه توكل دادند، بى نيازى و بندگى دادند.

(3) امام صادق (ع ) فرمود: خدا مى فرمايد:هر يك از بندگانم كه بدون توجه به هيچ يك از مخلوقاتم به من پناهنده شود و من آن را از نيت او دريابم ، حتى اگر آسمانها و زمين و هر چه در آنهاست آهنگ فريب و نيرنگ او را بكنند، من از ميان آنها راه چاره اى برايش فراهم مى آورم .(139)

 

(تهمت زدن و گمان بد بردن به برادر دينى

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: همين كه مؤ من به برادر (دينى ) خود تهمت زند، ايمان از دلش زدوده شود، چون نمك در آب .(140)

(2) حضرت صادق (ع ) مى فرمود: هر كس به برادر دينى خود تهمت زند، احترامى ميان آن دو به جا نماند.(141)

(3) امير المؤ منين (ع ) فرمود: كار برادر دينى خود را به بهترين وجه آن حمل كن ، تا آن گاه كه كارى كند و راه توجيه را بر تو ببندد، و هيچ گاه به سخنى كه از دهان برادرت بيرون آيد، گمان بد مبر، در صورتى كه براى آن سخن محمل خوبى مى يابى .(142)

شرح :

مقصود اين است كه هر گاه گفتارى يا كردارى از برادر دينى سرزند كه داراى دو وجه است : يكى نيك و يكى بد، بايد تا آنجا كه مقدور انسان است ، آن را بر وجه نيك حمل كند، گر چه احتمال طرف ديگر را هم بدهد و تجسس و وارسى كردن هم جايز نيست و خداوند از آن نهى فرموده ، مگر آن كه راهى بر توجيه نيكوى آن به دست نياورى .

 

حرف : ح

حسد

(1) امام صادق (ع ) فرمود: حسد ايمان را مى خورد، چنانچه آتش ‍ هيزم را مى خورد.(143)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نزديك است كه حسد، بر (قضا و) قدر غلبه كند.(144)

(3) امام صادق (ع ) آفت دين حسد است .(145)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: مؤ من غبطه برد و حسد نبرد، ولى منافق حسد برد و غبطه نبرد.(146)

شرح :

حسد آن است كه نعمتى را كه خدا به برادر دينى تو داده ، براى او نخواهى و از آن رنج برى و آرزوى زوال آن را داشته باشى ، چه مشابه آن نعمت به تو برسد و چه نرسد؛ ولى غبطه آن است كه با نعمت او كارى نداشته باشى ، و آرزو كنى كه خودت هم نظير آن نعمت را داشته باشى ؛ حسد از نظر عقل و شرع مذموم و ناپسند است ؛ زيرا حسد بيمارى دل است و بدخواهى برادر مسلمان و ناراحتى از لطف و نعمت يزدان و اعتراض بر عدالت خداى تعالى و نظام احسن او و اين ناراحتى چه بسا كه موجب رنجورى و اختلال حواس و بيمارى روحى حسود مى شود، پس حسود دشمن جان خويشتن است ؛ ولى غبطه و رقابت ، ممدوح و مستحسن است و در آيات شريفه و اخبار و احاديث ، گاهى از آن به مسابقه و گاهى به تنافس تعبير شده است مانند آيه : ((و فى ذلك فليتنافس المتنافسون )).

 

حسن ظن

(1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سوگند به خدايى كه جز او شايسته پرستش نيست ، هرگز به هيچ مؤ منى خير دنيا و آخرت داده نشد، جز به سبب خوش بينى اش به خدا و اميدوارى اش به او، و فرمود به خدايى كه جز او شايان پرستش نيست ، گمان هيچ بنده اى نسبت به خدا نيكو نشود، جز اين كه خدا همراه گمان بنده مؤ من خود باشد (هر گونه به او گمان برد، خدا با او رفتار كند) زيرا خدا كريم است و همه خيرات به دست اوست ، او حيا مى كند از اينكه بنده مؤ منش بدو گمان نيك برد و او خلاف گمان و اميد بنده رفتار كند، پس به خدا خوش بين باشيد و به سويش رغبت كنيد.(147)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: حسن ظن به خدا اين است كه به غير خدا اميدوار نباشى و جز از گناهانت نترسى .(148)

 

حيا

(1) امام صادق (ع ) فرمود: حيا از ايمان است و جايگاه ايمان بهشت است .(162)

(2) امام باقر يا امام صادق - عليهماالسلام - فرمود: حيا و ايمان همراه و همدوش هم هستند و چون يكى از آن دو رفت ، ديگرى هم در پى آن برود.(163)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: كسى كه شرم و حيا ندارد، ايمان ندارد.(164)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: حيا دو گونه است : حياى عقل و حياى حماقت ، حياى عقل ، علم است ، و حياى حماقت ، نادانى .(165)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: هر كس كم رو باشد، كم دانش است (زيرا از پرسيدن شرم مى كند و مشكلات علمى اش حل نمى شود).(166)

 

حرف : خ

خاموشى و حفظ زبان

(1) امام رضا(ع ) فرمود: همانا خاموشى يكى از درهاى حكمت است ؛ همانا خاموشى محبت مى آورد و راهنماى هر امر خيرى مى باشد (زيرا انسان با تفكر به هر خيرى مى رسد و خاموشى زمينه بسيار خوبى براى تفكر است ).(167)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: شيعيان ما بى زيانند (كم گوى و گزيده گويند).(168)

(3) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: زبانت را جز از خير، خاموش دار.(169)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نجات مؤ من در نگهداشتن زبانش باشد.(170)

(5) امام باقر(ع ) فرمود: ابوذر - رحمة الله - مى گفت : اى دانشجو! همانا اين زبان كليد خير و كليد شر است ، پس همچنان كه بر طلا و نقره ات مهر مى زنى ، بر زبانت هم مهر بزن .(171)

(6) امام صادق (ع ) فرمود: روزى نيست جز آن كه هر عضوى از اعضاى تن در برابر زبان فروتنى كند و بگويد: تو را به خدا سوگند! مبادا به سبب تو عذاب ببينيم .(172)

(7) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه سخنش را از عملش نشمارد، خطاهايش زياد شود و عذابش فرا رسد.(173)

(8) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اگر در چيزى نحسى باشد، در زبان است .(174)

(9) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه سخنش را از كردارش بداند، سخن گفتنش كم شود، مگر درباره آنچه برايش سودمند باشد.(175)

 

خودبينى و عجب

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خدا دانست كه ارتكاب گناه براى مؤ من از خودبينى بهتر است و اگر چنين نبود هرگز مؤ منى به گناه دچار نمى شود.(176)

(2) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه را خودبينى فرا گيرد، هلاك شود.(177)

 

خوش خلقى

(1) امام باقر(ع ) فرمود: كامل ترين مردم از لحاظ ايمان خوش ‍ خلق ترين آنهاست .(178)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: روز قيامت در ترازوى كسى چيزى بهتر از حسن خلق گذاشته نمى شود.(179)

(3) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آن كه خلق نيكو دارد پاداش روزه گير شب زنده دار دارد.(180)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: خداى تبارك و تعالى به يكى از پيغمبرانش وحى فرمود: كه خوش خلقى گناه را آب مى كند، چنان كه خورشيد يخ را آب مى كند.(181)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: اخلاق بخششى است كه خداى عزّو جل به مخلوقش عطا مى كند و بخشى از آن غريزى و فطرى و برخى از آن (وابسته به ) نيت (آدمى ) است (يعنى با تصميم و اكتساب و تمرين حاصل مى شود و غريزه و فطرت ثانوى مى گردد.)(182)

(6) يكى از اصحاب به امام صادق (ع ) عرض كرد: تعريف حسن خلق چيست ؟ فرمود: اين كه فروتنى كنى و خوش سخن باشى و با برادرت با خوشرويى برخورد كنى .(183)

 

دعا

دعا براى برادران دينى در پشت سر آنان

(1) حضرت باقر(ع ) فرمود: دعايى كه بيشتر اميد استجابت آن مى رود و زودتر به اجابت مى رسد، دعا در پشت سر برادر دينى است .(205)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: دعاى انسان در غياب برادر (دينى )اش روزى را فراوان كند و از (امور) نامطلوب جلوگيرى كند.(206)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: چيزى نزد خدا بهتر از اين نيست كه از آنچه نزد اوست از او درخواست شود و كسى نزد خدا مغبوض تر نيست از آن كس كه از عبادت او تكبر ورزد (و سرپيچى كند) و از آنچه نزد اوست درخواست نكند.(207)

(4) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه از فضل خدا درخواست نكند، نيازمند و فقير گردد.(208)

(5) حصرت صادق (ع ) فرمود: پيوسته دعا كنيد؛ زيرا به هيچ چيز مانند آن به خدا نزديك نشويد.(209)

 

دورويى و نفاق

(1) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه با مسلمان به دو چهره ، و دو زبان برخورد كند، روز قيامت در حالى بيايد كه براى او دو زبان آتشين باشد.(247)

شرح :

مقصود كسانى هستند كه براى جلب نفع دنيوى ، نزد هر كس مطابق تمايلات او سخن گويند و به اصطلاح معروف نان به نرخ روز خورند، كه اين كار باعث حق كشى هاى فراوان مى گردد و عين نفاق است .

2) حضرت باقر(ع ) فرمود: چه بد بنده اى است آن بنده دو رو و دو زبان ، كه در حضور برادرش او را ستايش كند و در پشت سر او را بخورد (و از او بدگويى كند) اگر دارا شود (و ثروتى به چنگ آورد) بر او رشك برد، و اگر گرفتار شود، دست از يارى او بردارد.(248)

شرح :

مقصود از اينكه حضرت فرمود: ((در پشت سر او را بخوريد)) يعنى غيبت او را كند، چنانچه خداى تعالى فرمايد: ((و غيبت نكند برخى از شما برخى ديگر را؛ آيا يكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خويش را بخورد؟ همانا آن را ناخوش داريد. (حجرات ((49)) آيه 12).

(3) خداى تبارك و تعالى به عيسى بن مريم فرمود:اى عيسى ! بايد كه زبانت در پنهانى و آشكار يكى باشد، و همچنين قلب تو. همانا من تو را از نفس خودت مى ترسانم و همين بس كه من (بر حال تو) آگاهم . دو زبان در يك دهان نشايد، و دو شمشير در يك غلاف نگنجد، و دو دل در يك سينه نباشد، نهاد انسان نيز اين چنين است (كه دو عقيده مخالف ، در يك ذهن نتواند جايگير شود).(249)

 

دورى از گناه

(1) امام صادق (ع ) فرمود: بر شما باد به ورع ، زيرا بدانچه نزد خدا هست جز با ورع نتوان رسيد.(250)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: كوشش بدون ورع سود نبخشد.(251)

3) امام باقر(ع ) فرمود: سخت ترين عبادت ورع است .(252)

(4) از حضرت صادق (ع ) سؤ ال شد: مرد با ورع كيست ؟ فرمود: آنكه از حرامهاى خدا دورى گزيند.(253)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: در ضمن آنچه خداى عزوجل با موسى عليه السلام مناجات فرمود، اين بود كه فرمود:اى موسى ! تقرب جويندگان به چيزى مانند پرهيز از محرماتم ، به من تقرب نجسته اند؛ همانا من اقامت در بهشتهاى جاودان را به آنها مباح سازم و كس ديگرى را در اين كار با آنها شريك نگردانم .(254)

 

دوستى و دشمنى براى خدا

(1) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه براى خدا دوستى و دشمنى كند و (از دارايى خود) بخشش نمايد، از كسانى است كه ايمانش كامل است .(262)

(2) از امام صادق (ع ) سؤ ال شد: آيا حب و بغض از ايمان است ؟ فرمود: مگر ايمان چيزى جز حب و بغض است .(263)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: هر گاه خواهى بدانى در تو خيرى هست ، به قلب خود نظر كن ، اگر اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصيت خدا را دشمن دارد، در تو خير است ، و خدا هم تو را دوست دارد، و اگر اهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصيت خدا را دوست دارد، در تو خير نيست و خدا دشمنت دارد و آدمى با كسى (همراه ) است كه او را دوست مى دارد.(264)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه براى دين دوستى و دشمنى نمى كند، دين ندارد.(265)

 

ديدار برادران

(1) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه براى خدا از برادرش ديدن كند، خداوند فرمايد: مرا ديدن كردى و ثوابت بر من است و به ثوابى جز بهشت برايت خرسند نيستم .(266)

(2) حضرت صادق (ع ) فرمود: به خاطر خدا به ديدار مؤ من رفتن ، از آزاد ساختن ده بنده مؤ من بهتر است .(267)

(3) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: ديدار برادران غنيمت بزرگى است ، اگر چه اندك باشند (يعنى اگر چه اين گونه برادران كميابند).(268)

 

دين ، عطيه خاص الهى

(1)امام باقر(ع ) فرمود: همانا خدا دنيا را به كسى كه او را دوست مى دارد و آنكه او را دشمن مى دارد عطا كند، ولى دينش را جز به آنكه دوستش دارد عطا نكند.(269)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: سلامتى دين و صحت تن ، از مال و ثروت بهتر است .(270)

 

حرف : ذ

ذكر خدا

(1) امام صادق (ع ) مى فرمود: شيعيان ما آنهايى هستند كه هر گاه تنها باشند، بسيار ياد خدا كنند.(271)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه خدا را بسيار ياد كند، خدا او را دوست دارد و هر كه خدا را بسيار ياد كند، براى او دو برات (منشور آزادى ) نوشته شود: يكى برات نجات از دوزخ و ديگرى برات رهايى از نفاق .(272)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه خدا را بسيار ياد كند، خداوند او را در بهشتش ، در كنف رحمت خود جا دهد.(273)

(4) نيز فرمود: خداوند فرمايد: هر كه به سبب ياد من از درخواست چيزى از من غافل شود (به طورى كه درخواست خود را فراموش كند) به او چيزى عطا كنم برتر از آنچه كه به درخواست كننده از من عطا مى كنم .(274)

(5) نيز مى فرمود: خداوند فرموده : هر كه مرا در نهانى ياد كند من او را آشكارا ياد كنم .(275)

 

حرف : ر

راستگويى و اداى امانت

(1) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه زبانش راست باشد، كردارش پاك است .(276)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: پيش از ياد گرفتن حديث ، راستگويى بياموزيد.(277)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: نخستين كسى كه شخص راستگو را تصديق مى كند، خداوند است كه به راستگويى او واقف است و خودش هم خود را تصديق مى كند و مى داند راستگوست .(278)

(4) امام باقر(ع ) فرمود: همانا مرد (پيوسته ) راست مى گويد، تا آنكه خداوند او را صديق (بسيار راستگو) محسوب مى دارد.(279)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: خداوند هيچ پيغمبرى را مبعوث نفرمود، جز با راستگويى و اداى امانت نسبت به نيكوكار و بدكردار.(280)

شرح :

مراد اين است كه هر پيغمبرى راستگو و امانت دار بوده و يا آنكه - علاوه بر آن - اگر صاحب شريعت بوده اين دو صفت در برنامه شريعت او نيز بوده است .

(6) امام صادق (ع ) فرمود: همانا على نزد رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - به سبب راستگويى و اداى امانت به آن مقام رسيد.(281)

(7) امام صادق (ع ) فرمود: به روزه و نماز مردم فريفته مشويد، زيرا انسان به نماز و روزه شيفته مى شود، تا آنجا كه اگر ترك كند، به هراس مى افتد، ولى آنها را به هنگام راستگويى و اداى امانت بيازماييد.(282)

شرح :

گاهى ترس از نارضايتى و اعتراض مردم يا انگيزه هاى دنيوى ديگر، موجب مى شود كه انسان بر نماز و روزه مداومت كند و آنها را ترك ننمايد، پس نماز و روزه معيار كامل و هميشگى صلاح و ترس از خدا نيست .

 

سخن چينى

1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود: آيا خبر ندهم كه بدترين شما كيست ؟ عرض كردند: چرا يا رسول الله ؛ فرمود: آنان كه به سخن چينى روند و ميان دوستان جدايى افكنند، و براى مردمان پاكدامن عيب جويى كنند.(325)

2) امام باقر عليه السلام فرمود: بهشت بر دروغ پردازان سخن چينى كننده حرام است .(326)

 

سرزنش

1) حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه مؤ منى را سرزنش كند، خدا او را در دنيا و آخرت سرزنش كند.(327)

2) حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه مؤ منى را به گناهى سرزنش ‍ كند، نميرد تا اينكه آن را مرتكب گردد.(328)

 

سفاهت و بى خردى

1) حضرت صادق عليه السلام فرمود: به راستى كه بى خردى خوى پستى است ، صاحب آن بر زير دستش گردن فرازى كند، و بر بالا دست خود زبونى كند.(329)

2) امام صادق عليه السلام فرمود: بى خردى مكنيد، زيرا پيشوايان شما بى خرد نبودند.(330)

3) امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس (رفتار) شخص بى خرد را با بى خردى مقابله به مثل كند، به هر چه بر سرش آيد، رضايت داده ، چون همانند او رفتار كرده است . (331)

سلام كردن

1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: سلام كردن مستحب و جواب آن واجب است . (332)

2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه پيش از سلام كردن ، شروع به سخن گفتن كند پاسخش مدهيد.(333)

3) امام باقر عليه السلام فرمود: به درستى كه خداوند آشكار كردن سلام را دوست دارد.(334)

4) امام صادق عليه السلام فرمود: بخيل كسى است كه در سلام كردن بخل ورزد.(335)

5) امام صادق عليه السلام فرمود: آنكه آغاز به سلام كند، به خدا و رسولش ‍ نزديك تر است .(336)

6) نيز فرمود: از فروتنى و تواضع اين است كه به هر كه بر خورد كردى سلام كنى .(337)

7) همچنين فرمود: كوچك بر بزرگ سلام كند، و رهگذر برنشسته ، و گروه اندك و بر گروه بسيار سلام كنند.(338)

8) نيز فرمود: چون فردى از ميان جمعى سلام كند، از جانب آنها كفايت مى كند، و چون يكى از آنها جواب داد كفايت مى كند.(339)

9) اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: به اهل كتاب آغاز به سلام گفتن نكنيد، و هر گاه به شما سلام كردند، شما در جواب بگوييد: ((عليكم )).(340)

 

سيراب كردن مؤ من

1) امام سجاد عليه السلام فرمود: هر كه مؤ من تشنه كامى را آب دهد، خدايش از شراب بهشتى سر به مهر به او بنوشاند.(341)

2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كس توانايى آن داشته باشد كه جرعه آبى به مؤ منى بنوشاند، خداوند در برابر هر شربتى هفتاد هزار حسنه به او دهد و اگر با وجود آنكه توانايى اين كار را ندارد (يعنى آب به سختى فراهم يم شود) به او آب بنوشاند، مثل اين است كه ده بنده از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده است .(342)

 

حرف : ش

شاد كردن مؤ منان

1) امام باقر عليه السلام فرمود: رسول خدا فرمود: هر كس مؤ منى را شاد و خوشحال سازد، پس به راستى كه مرا خوشحال ساخته ، و هر كس ‍ مرا خوشحال سازد، به راستى كه خدا را خوشحال نموده است .(343)

2) امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند به چيزى محبوب تر از مسرور ساختن مؤ من ، پرستش نشده است .(344)

3) حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر مسلمانى كه به مسلمانى برخورد نمايد و او را شد كند، خدا را شاد كرده است . (345)

4) امام رضا عليه السلام فرمود: هر كس اندوه مسلمانى را از بين ببرد، خداوند در روز قيامت اندوه دلش را زايل سازد.(346)

 

 

شك

1) امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه شك كند و يا گمان برد و بر يكى از آن دو حال بماند، خداوند عملش را بى ارزش سازد، به درستى كه حجت خدا همان حجت روشن (و يقينى ) است .(350)

2) امام باقر عليه السلام فرمود: با شك و ترديد هيچ عملى سود ندارد.(351)

3) امام صادق عليه السلام فرمود: شك و نافرمانى در آتشند، نه از ما هستند و نه به سوى ما توجه دارند.(352)

4) امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه بر فطرت توحيد (و از پدر و مادر خداپرست ) به دنيا آيد و درباره خدا شك كند، هرگز به خير (و سعادت ) باز نگردد.(353)

 

شكرگزارى

1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند در شكر و سپاسگزارى را به روى بنده اى نگشايد مگر اينكه در فزونى و فراوانى هم به رويش گشوده گردد.(354)

2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خورنده سپاسگزار، اجرش مانند روزه دار خدا جوست ، و تندرست شكرگزار اجرش مانند اجر گرفتار صابر است ، و عطا كننده سپاسگزار اجرش مانند اجر محروم قانع است .(355)

3) امام صادق عليه السلام فرمود: شكر نعمت ، دورى گزيدن از محرمات است ، و تمام سپاسگزارى به گفتن ((الحمدلله رب العالمين )) است .(356)

شماتت

1) حضرت صادق عليه السلام فرمود: در گرفتارى برادر (دينى ) خود اظهار شادى و شماتت مكن تا (در نتيجه عمل بد تو) خداوند به او ترحم كند، و آن گرفتارى را به سوى تو بگرداند، و فرمود: هر كس به مصيبتى كه به برادر (دينى اش ) رسيده ، شاد كام شود، از دنيا نرود تا خودش گرفتار آن شود.(357)

 

حرف : ص

صبر

1) امام صادق عليه السلام فرمود: صبر سر ايمان است .(358)

2) امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه صبر كند، اندكى صبر كرده ، و هر كه بى تابى كند، اندكى بى تابى كرده است (زيرا عمر كوتاه است و مصيبات كوتاه تر).(359)

3) امام باقر عليه السلام فرمود: بهشت در ميان ناگواريها و شكيبايى است ؛ پس هر كه در دنيا بر ناگواريها صبر كند، به بهشت رود.(360)

4) اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: و صبر در كارها مانند سر است نسبت به تن ، چون سر از تن جدا شود بدن تباه گردد، و چون صبر از كارها جدا شود، كارها تباه شود.(361)

5) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: صبر بر سه قسم است : صبر در مصيبت و صبر بر طاعت ، و صبر از گناه (362)

6) امام باقر عليه السلام فرمود: جوانمردى صبر رد حالت نيازمندى و فقر و آبرو نگهداشتن و ثروتمندى (رنج بردن ) بيشتر از جوانمردى بخشش ‍ است .(363) 7) امام باقر عليه السلام فرمود: به آن حضرت عرض شد: صبر جميل چيست ؟ فرمود: صبرى كه با شكوه و شكايت و به مردم همراه نباشد.(364)

8) امام باقر عليه السلام فرمود: كسى كه صبر را براى مصيبتهاى روزگار آماده نكند، ناتوان گردد.(365)

 

((صلوات فرستادن بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و آل او))

1) حضرت صادق عليه السلام فرمود: پيوسته دعا بى نتيجه است ، تا آنگاه بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود (كه در اين صورت دعا به ثمر رسد).(366)

2) امام باقر و يا صادق - عليهما السلام - فرمود: در ميزان (ترازوى اعمال در روز قيامت ) چيزى سنگين تر از صلوات بر محمد و آل محمد نيست .(367)

 

طمع

1) امام صادق عليه السلام فرمود: چه زشت است براى مؤ من كه ميل و رغبتى در او باشد كه او را خوار كند.(368)

2) امام باقر عليه السلام فرمود: چه بد بنده اى است آن بنده كه در او طمعى باشد كه او را (اسير كند و به دنبال خود) به كشاند، و چه بند بنده اى است آن بنده كه در او ميل و رغبتى باشد كه او را خوار كند.(369)

3) امام سجاد عليه السلام فرمود: من تمامى خير و سعادت را گرد آمده در دل كندن از آنچه در دست مردم است ديدم .(370)

4) به امام صادق عليه السلام عرض كردم : آن چيست كه ايمان بنده را پايدار كند؟ فرمود: ورع و پارسايى (سؤ ال شد:) آنچه كه او را از ايمان بيرون برد چيست ؟ فرمود: حرص و طمع .(371)

 

 

 

حرف : ع

عبادت

1) امام صادق عليه السلام فرمود: خداى تعالى فرمايد:اى بندگان راستى پيشه من !در دنيا از نعمت عبادتم برخوردار باشيد كه در آخرت به سبب آن متنعم خواهيد بود.(385)

2) امام صادق عليه السلام فرمود: عبادت كنندگان سه دسته اند:

(1 -) گروهى كه خداوند را از ترس عبادت كنند، و اين عبادت بردگان است .

(2 -) گروهى كه خداوند را براى ثواب و پاداش عبادت كنند و اين عبادت اجير شدگان است .

(3 -) دسته اى كه خداوند را براى دوستى اش عبادت كنند و اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است .(386)

3) امام سجاد عليه السلام فرمود: كسى كه به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل كند، عابدترين مردم است .

 

عدالت

1) امام صادق عليه السلام فرمود: از خدا پروا كنيد، و عدالت ورزيد، زيرا خود شما بر مردمى كه عدالت نمى ورزند عيب مى گيريد.(387)

2) نيز فرمود: عدالت شيرين تر از عسل و نرمتر از كره و خوشبوتر از مشك است .(388)

3) نيز فرمود: عدالت شيرين تر از آبى است كه به لب تشنه رسد، عدالت چه گشايشى دارد زمانى كه به آن عمل شود، اگر چه كم باشد.(389)

 

عفت

1) امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند به چيزى بهتر از عفت در خوراك غريزه جنسى عبادت نشده است .(390)

2) اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: بهترين عبادت عفت است .(391)

 

عفو و گذشت

1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: پيوسته عفو و گذشت كنيد؛ زيرا گذشت جز به عزت و بزرگى بنده نيفزايد، از يكديگر بگذريد تا خدا شما را عزت دهد.(392)

2) امام باقر عليه السلام فرمود: پشيمانى از عفو، بهتر و آسان تر است تا پشيمانى از مجازات .(393)

3) امام موسى كاظم عليه السلام فرمود: هيچ گاه دو گروه با هم رويارو (و درگير نشوند)، جز آنكه با گذشت ترينشان پيروزى يابد.(394)

4) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آيا شما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايى نكنم ؟ پيوند كنى با كسى كه از تو بريده و عطا كنى به كسى كه تو را محروم كرده و در گذرى از كسى كه به تو ستم كرده است .(395)

 

عيب جويى

1) حضرت باقر عليه السلام فرمود: نزديكتر حال بنده به كفر، اين است كه با مردى عقد اخوت دينى بسته باشد و لغزشها و خطاهاى او را شماره كند كه روزى او را به سبب آنها سرزنش كند.(396)

2) از حضرت صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: لغزشهاى مؤ منين را جستجو نكنيد، زيرا هر كه لغزشهاى برادرش را جستجو كند، خداوند لغزشهايش را دنبال كند، و هر كسى كه خداوند لغزشهاى او را دنبال كند رسوايش سازد، گر چه در درون خانه اش باشد.(397)

 

حرف : غ

غضب

1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: غضب ايمان را فاسد كند، چنان كه سركه عسل را.(398)

2) امام صادق عليه السلام فرمود: غضب كليد هر شرى است .(399)

3) نيز فرمود: هر كه غضب خود را نگه دارد، خدا عيب او را بپوشاند.(400)

4) امام باقر عليه السلام فرمود: در خطابهاى خداوند به حضرت موسى عليه السلام در تورات آمده است كه اى موسى ! خشم خود را از كسى كه تو را بر او مسلط ساخته ام باز گير، تا خشم خود را از تو باز گيرم .(401)

5) امام صادق عليه السلام فرمود: در تورات نوشته شده است : اى آدميزاد؟ هر گاه خشم گيرى مرا به يادآور، تا تو را هنگام خشمم به ياد آورم و با آنها كه نابودشان مى كنم نابودت نكنم .(402)

6) نيز فرمود: غضب دل شخص حكيم را تباه كند (از اين رو به جاى حكمت از او سفاهت ببينند). (403)

7) نيز فرمود: هر كس مالك غضب خود نباشد، مالك عقل خود نخواهد بود.(404)

8) امام باقر عليه السلام فرمود: هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قيامت را از او باز دارد. (405)

 

غنا و بى نيازى

(1) حضرت صادق عليه السلام فرمود: هرگاه يكى از شما از پروردگار خود چيزى بخواهد، به او عطا مى كند، پس بايد از همه مردم ماءيوس شود.(406)

(2) امام سجاد عليه السلام فرمود: تمام خير و نيكى را در بريدن طمع از دست مردم گرد آمده ديدم ، و هر كه هيچ اميدى به مردم نداشته باشد و امرش را در هر كارى به خدا واگذارد، خداوند در هر چيزى او را اجابت كند.(407)

(3) امام صادق عليه السلام فرمود: نوميدى از آنچه در دست مردم است ، موجب عزت دينى مؤ من است .(408)

 

غيبت كردن

(1) رسول خدا (ص ) فرمود: غيبت در نابودى دين مرد مسلمان زودتر كارگر شود، تا بيمارى خوره در درون او.(409)

(2) از امام صادق عليه السلام سؤ ال شد: غيبت چيست ؟ فرمود: اين است كه درباره ديندارى برادرت چيزى بگويى كه نكرده است ، و به زبان او منتشر كنى چيزى را كه خداوند بر او پوشانده بود و حدى براى آن اقامه نكرده بود.(410)

(3) نيز فرمود: از پيغمبر (ص ) پرسيده شد: كفاره غيبت چيست ؟

فرمود: از خداوند براى كسى كه غيبتش را كرده اى - هرگاه كه به ياد او افتادى - طلب آمرزشى كنى .(411)

 

حرف : ف

فخرفروشى

(1) رسول خدا (ص ) فرمود: آفت حسب و نسب به خود باليدن است .(412)

(2) در شگفتم از متكبر فخر فروش در حالى كه از نطفه آفريده شده و سپس ‍ مردارى گنديده شود و در اين ميان نمى داند با او چه خواهد شد.(413)

(3) امام صادق عليه السلام فرمود: مردى نزد رسول خدا (ص ) آمد و عرضكرد:اى رسول خدا! من فلانى پسر فلانى ام و تا نه نفر از پدران و اجداد خود را شمرد، رسول خدا به وى فرمود: اما تو دهمين آنانى در دوزخ .(414)

 

فرمان بردارى

(1) رسول خدا (ص ) فرمود: هر كس خشنودى مردم را با ناخشنودى خدا جويد، خداوند ستايش كننده او را نكوهش كننده اش قرار دهد.(415)

(2) امام حسين عليه السلام فرمود: هر كه امرى را با نافرمانى خدا بجويد، آنچه اميد دارد، زودتر از دستش برود، و آنچه از آن مى گريزد، زودتر بر سرش آيد.(416)

(3) رسول خدا(ص ) فرمود: هر كه سلطانى را باناخشنود ساختن خداوند خشنود سازد، از دين خدا بيرون رود.(417)

 

فرو بردن خشم

(1) امام سجاد(ع ) فرمود: و هيچ جرعه اى ننوشيدم كه برايم محبوب تر باشد از جرعه خشمى كه طرف را به دان كيفر ندهد.(418)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: نيكو جرعه اى است خشم ، براى كسى كه بر آن صبر كند، زيرا پاداش بزرگ در برابر بلاى بزرگ است ، و خدا مردمى را كه دوست دارد، گرفتارشان سازد.(419)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه خشمى را فرو خورد كه بتواند آن را اعمال كند حضرت صادق (ع ) فرمود: و از طرف مقابل خود انتقام بگيرد) خدا روز قيامت دلش را از رضا خود پر مى كند.(420)

(4) حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچ بنده اى خشمى فرو نخورد، جز آنكه خدا در دنيا و آخرت بر عزت او بيفزايد.(421)

 

فريب دادن مردم

(1) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: اگر نبود كه مكر و فريبكارى در آتشند، من مكر انديش ترين مردمان بودم .(422)

(2) رسول خدا(ص ) فرمود: از ما نيست كسى كه مسلمانى را فريب دهد.(423)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: براى مسلمين نشايد كه خدعه كنند، و نه دستور به خدعه دهند.(424)

(4) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: آگاه باشيد كه : هر خيانت و فريبى (نوعى ) تبهكارى و هرزه گى است و هر تبهكاريى كفرى در بر دارد.(425)

 

حرف : ك

كفر

(1) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه در خدا و رسولش شك كند، كافر است .(468)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: هر چه كه دستاورد اقرار و تسليم باشد، ايمان است ، و هر چه را كه انكار و جحود به بار آورد، كفر است .(469)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: همانا على (ع ) درى است كه خداوند (به روى مردمان ) گشود، هر كه داخل آن گردد مؤ من است ، و هر كه از آن بيرون رود كافر است .(470)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: اگر بندگان هنگامى كه نمى دانستند توقف مى كردند و ستيزه جويى (و انكار) نمى نمودند، كافر نمى شدند.(471)

 

حرف : گ

گريستن

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: پس اگر بنده اى در ميان يك امتى بگريد، خدا به خاطر گريه آن بنده به همه آن امت رحم مى كند.(472)

(2) حضرت باقر(ع ) فرمود: هيچ قطره اى نزد خدا محبوبتر نيست از آن قطره اشكى كه در تاريكى شب از ترس خدا بريزد و جز خدا انگيزه ديگرى براى آن نباشد.(473)

(3) حضرت باقر(ع ) فرمود: نزديكترين حالى كه بنده به پروردگار دارد، زمانى است كه در سجده باشد و گريان .(474)

(4) حضرت صادق (ع ) فرمود: اگر گريه ات نيايد خود را به گريه وادار كن ، پس اگر از ديدگانت به اندازه قطره اى اشك بيرون آمد پس به به (خوشا بر حالت ).(475)

 

گناهان بزرگ

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: گناهان كبيره آنهايى است كه خدا دوزخ را براى آنها واجب ساخته است .(490)

(2) حضرت موسى بن جعفر(ع ) يكى از اصحاب در نامه پرسيده بود گناهان كبيره چندتاست و چيست ؟ حضرت نوشت : گناهان كبيره ، كسى كه از آنچه خدا بر آن به دوزخ تهديد كرده دورى كند، كردارهاى بد او پوشيده مى شود، اگر مؤ من باشد.(491)

(3) به امام صادق (ع ) عرض شد: آيا در مورد گناهان كبيره استثنايى وجود دارد كه خداوند كسى را كه مرتكب آن شود ببخشايد؟ فرمود: آرى .(492)

 

مداومت بر عمل

(1) امام باقر(ع ) فرمود: دوست ترين اعمال نزد خدا، عملى است كه بنده آن را ادامه دهد، اگر چه اندك باشد. (يعنى اگر چه كوچك باشد يا از لحاظ شماره كم باشد).(526)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: مبادا عملى را بر خود واجب گردانى و تا دوازده ماه از آن دست بردارى .(527)

شرح :

مقصود اين است كه انجام دادن عملى را پيش خود تصميم بگيرى و بدان ملتزم شوى ، نه آنكه از راه نذر و عهد و قسم بر خود واجب گردانى ؛ زيرا شكستن و بر هم زدن اين امور جايز نيست ، و هر يك كفاره مخصوص  دارد.

 

مزاح و شوخى طبع

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچ مومنى نيست جز اين كه در او ((دعابه )) هست ، عرض كردم دعابه چيست ؟ فرمود: مزاح .(528)

(2) حضرت صادق (ع ) فرمود: خدا آن كس را در ميان جمعى شوخى و خوشمزگى كند، دوست دارد، در صورتى كه فحشى (در ميان ) نباشد.(529)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود: مبادا مزاح كنيد كه آبرو را از بين مى برد.(530)

(4) حضرت صادق (ع ) فرمود: هرگاه مردى را دوست دارى ، با او مزاح و ستيزه مكن .(531)

(5) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: مبادا شوخى كنيد كه كينه آورد، و دشمنى به جاى گذارد، و آن دشنام كوچكى است .(532)

(6) حضرت صادق (ع ) فرمود: شوخى مكن كه بر تو جراءت پيدا كنند.(533)

 

 

حرف : ن

ناسازگارى

(1) امام باقر(ع ) فرمود: آن كس كه ناسازگارى بهره اش گردد، ايمان از او در پس پرده رود.(558)

شرح :

مجلسى (ره ) گويد: سر اينكه شخص ناسازگار از ايمان دور مى شود، اين است كه اولا، مؤ منين را آزار دهد و اين مخالف ايمان است ؛ زيرا مؤ من كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش آسوده و در امان باشند و ثانيا به واسطه ناسازگارى از طلب دانش - كه به وسيله آن به پايه كمال ايمان رسد - محروم ماند، زيرا اسباب طلب آن برايش فراهم نگردد.

(2) رسول خدا(ص ) فرمود: اگر ناسازگارى قابل ديدن باشد، چيزى در ميان مخلوقات خدا زشت تر از آن نخواهد بود.(559)

 

نامه و جواب آن

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: دادن جواب نامه مانند دادن جواب سلام واجب است .(560)

 

نرمى و ملايمت

(1) حضرت باقر(ع ) فرمود: براى هر چيزى قفلى است (كه آن را بدو حفظ كنند) و قفل ايمان نرمى و ملاطفت است . (چه آنكه هر كس نرمى را از دست دهد و خشم و قهر و خشونت پيش گيرد، ناچار به اعمالى دست مى زند كه ايمانش را دست مى رود).(561)

(2) رسول خدا(ص ) فرمود: نرمى ميمنت دارد و خشونت نحوست .(562)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: خداوند ملايم است و ملايمت را دوست دارد و پاداشى كه به ملايمت مى دهد به خشونت و سختگيرى نمى دهد.(563)

(4) رسول خدا(ص ) فرمود: نرمى بر هر چه نهاده شود آن را زينت دهد و از هر چه بر كنده شود، زشتش سازد.(564)

(5) رسول خدا(ص ) فرمود: در نرمى فزونى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد، از خير محروم گشت .(565)

(6) امام صادق (ع ) فرمود: افراد هر خانه اى كه نرمى از آنها دور باشد، خير از آنها دور گردد.(566)

(7) امام موسى كاظم (ع ) فرمود: نرمى نيمى از زندگى است .(567)

(8) رسول خدا (ص ) فرمود: اگر نرمى مخلوقى قابل ديدن بود، در ميان مخلوقات خدا از او نيكوتر وجود نداشت .(568)

(9) رسول خدا(ص ) فرمود: هيچ گاه دو نفر با هم رفاقت و همدمى نكنند، جز آنكه هر كدام از آن ها كه نرميش با رفيقش بيشتر است ، نزد خداى پاداشش بزرگ تر و محبوبيتش بيشتر گردد.(569)

(10) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه در كار خود نرمى كند، هر چه از مردم خواهد بدان برسد.(570)

حرف : و

واجبات

(1) امام سجاد(ع ) فرمود: هر كه بدانچه خداوند بر او واجب ساخته عمل كند، از بهترين مردم است .(577)

(2) رسول خدا (ص ) فرمود: به واجبات خدا عمل كن تا پرهيزكارترين مردم باشى . (578)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود: خداى تعالى فرمايد: بنده من با چيزى محبوب تر از انجام آنچه بر او واجب كرده ام به دوستى من نگرايد.(579)

 

وسوسه هاى اعتقاد

(1) از امام صادق (ع ) درباره وسوسه - اگر چه زياد باشد - سؤ ال شد امام فرمود: چيزى در آن نيست مى گويى لا اله الا الله . (يعنى همين كلام و تفكر در آن وسوسه را از بين مى برد).(580)

 

وسوسه هاى مربوط به خداوند

(1) از امام صادق (ع ) از وسوسه سؤ ال شد - حتى اگر فراوان باشد - فرمود: اشكالى در آن نيست ، مى گويى : لا اله الا الله .

(يعنى همين كلام توحيدى و تفكر در آن وسوسه را از بين مى برد، زيرا مقصود از وسوسه همان وسوسه هاى مربوط به خدا و مكان و كيفيت اوست ).(581)

(2) جميل بن دراج گويد: به حضرت صادق (ع ) عرض كردم : در دلم شبهه بزرگى آمده ؟ فرمود: بگو: لا اله الا الله ، جميل گويد: هرگاه در دلم ترديدى پديد مى آمد و مى گفتم : لا اله الا الله ، آن ترديد از دلم بيرون مى رفت .

 

وعده دادن

(1) امام صادق (ع ) فرمود: وعده مؤ من به برادر (دينى ) خود نذرى است كه كفاره ندارد، پس هر كه به آن وفا نكند، به مخالفت وعده با خدا برخاسته و خود را در غضب او انداخته است .(582)

(2) رسول خدا(ص ) فرمود: هر كه به خدا و روز جزا ايمان دارد، بايد به وعده اى كه مى دهد وفا كند.(583)

 

حرف : ه‍

همت گماشتن به امور مسلمانان

(1) رسول خدا (ص ) فرمود: هر كه بامداد از خواب برخيزد و به امور مسلمين همت نگمارد، مسلمان نيست .(584)

(2) رسول خدا (ص ) فرمود: عابدترين مردم كسى است كه نبست به همه مسلمين خير خواه و پاكدل باشد. (585)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: بر تو باد كه براى خدا نسبت به مخلوقش خير خواه باشى ، كه هرگز خدا را به عملى بهتر از آن ملاقات نكنى . (586)

(4)از رسول خدا(ص ) سؤ ال شد: محبوب ترين مردم نزد خدا كيست ؟ فرمود: كسى كه سودش به مردم بيشتر باشد.(587)

(5) رسول خدا(ص ) فرمود: هر كس آب يا آتشى دامن گستر را از گروهى از مسلمين باز دارد، بهشت بر او واجب گردد.(588)

 

همنشينى با گنهكاران

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: براى مؤ من سزاوار نيست كه در مجلسى بنشيند، كه خداوند در آن مجلس نافرمانى شود و او قدرت بر دگرگون ساختن (وضعيت ) آن مجلس نداشته باشد. (589)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: با اهل بدعت رفاقت و همنشينى نكنيد، تا نزد مردم چون يكى از آنها محسوب نشويد، رسول خدا (ص ) فرمود: انسان بر كيش و آيين دوست و رفيق خويش است .(590)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمايد: براى مسلمان سزاوار نيست كه با فاجر (هرزه تباهكار) نافرمان و نه با احمق و نه با دروغگو رفاقت كند.(591)

(4) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد، مجلسى كه امامى را مذمت كنند، يا مؤ منى را عيب كنند ننشيند.(592)

(5) حضرت صادق (ع ) فرمود: كه نزد دشنامگوى به اولياى الهى بنشيند، خداى تعالى را نافرمانى كرده است .(593)

 

هواى نفس و پيروى از آن

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: از هواهاى (نفسانى ) خود بر حذر باشيد و بترسيد، چنانچه از دشمنان حذر مى كنيد؛ زيرا چيزى براى مردان دشمن تر از پيروى هواهاى خودشان و درو شده هاى زبانهاشان (يعنى آنچه بيهوده از دهان خارج شود) نيست .(594)

(2) امام موسى كاظم (ع ) فرمود: بپرهيز از نردبانى كه رفتنش آسان و پايين آمدنش دشوار است .(595)

شرح :

فيض و مجلسى - عليهماالرحمه - گويند: شايد مقصود، نهى از طلب جاه و رياست و ساير شهوات دنيا باشد كه اگرچه به آسانى به دست آيد، ولى عاقبت وخيمى دارد، و خلاصى از گرفتاريهاى آن بى نهايت دشوار است و حاصل اينكه پيروى نفس و بالا رفتن از پله هاى هوا و هوس گر چه آسان است ، ولى هنگام مرگ ، دست از همه شستن و گذاردن و رفتن و حساب پس دادن دشوار است ، و همانند كسى است كه اندك اندك بر قله كوهى بالا رود و در فرود آمدن ، حيران و سرگردان بماند، و نظير كسى است كه پله پله بر نردبانى بر آيد و در پله آخرين به طور ناگهانى سقوط كند، پس هر چه پله ها فزونتر باشد، زيان سقوط بيشتر و خطر آن زيادتر است .

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود:نفس (سركش ) را به ميل و خواهش خود رها مكن ، زيرا كه نابودى اش در خواهش آن است ، رها كردن نفس به آنچه خواهد براى آن ، درد رنج ، جلوگيرى آن از آنچه خواهد درمان آن است .(596)

 

حرف : ى

يقين

(1) امام موسى كاظم (ع ) مى فرمود: ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و يقين يك درجه بالاتر از تقوا است ، و ميان مردم چيزى كمتر از يقين پخش نشده است .(597)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: و چيزى گرامى تر و كمياب تر از يقين نيست .(598)

(3) به حضرت صادق (ع ) عرض شد: تعريف يقين چيست ؟ فرمود: اينكه با وجود خدا از چيزى نترسى .(599)

الحمد الله اولا و آخرا و السلام على رسوله و آله

و الحمد الله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لو لا ان هدانا الله .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان بانظردادن به این سایت میشه مارا یاری کنید ممنون میشم نظریادتون نره هااااااااااااا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 18
  • بازدید سال : 132
  • بازدید کلی : 3,616
  • کدهای اختصاصی